یک حقیقت و دو تجلی (بخش اول)
ارزیابی هنر مدیریتی رهبر معظم انقلاب در طول سالهای گذشته که انقلاب اسلامی را به
سلامت از دل طوفانها عبور داد اگر چه در دهها کتاب هم نمیگنجد اما در عین حال موضوع مهمی است که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت
آنهایی که از نزدیک دستی بر تاریخ دارند، از یک بیماری شایع به نام "حجاب معاصرت"
در میان راویان وتحلیلگران تاریخ سخن میگویند. چه بسیار تاریخ دانان وتاریخ نویسانی
که درپرده و حجاب معاصرت، از ضبط و تحلیل مهمترین وقایع تاریخی هم عصر خود غفلت
ورزیده اند اما رنجها و مشقتهای طاقت فرسایی را برای ضبط و روایت برهههایی دور از
یک دوره تاریخی متحمل شدهاند که از ارزش و اعتبار چندانی برخوردار نبودهاست.
این بیماری، در عصر حاضر به تجربه در آمده و نه تنها گریبان اهل تاریخ، که اهل سیاست،
فرهنگ، هنر، دانشگاهها، حوزه های علمیه، عالمان دینی، رجال مذهبی واصحاب رسانه
را نیز در برگرفتهاست. این روزها درحالی بیستمین سال انتخاب حضرت آیتالله خامنهای را
به عنوان رهبر و سکاندار نظام اسلامی فرا روی داریم که در کمتر برگه تقویم و یا رسانه
ومطبوعهای، از این انتخاب هوشمندانه وسرنوشت ساز نام و یادی به میان میآید. شاید
از آن روست که اهل شعر و ادب و غزل می گویند هر چه ذوق هنری است در توصیف و
استعاره و کنایه وتشبیهی است که از هلال و بدر و محاق و مهتاب و گیسوی شب و
کمان ابروست و کمتر سخن از خورشید و آفتابی به میان رفته که جهان در پرتو نور آن
تجلی یافتهاست.
به جهت تقریب به ذهن و نه مشابهت، علمای فلسفه وعرفان، تعبیری در توصیف
واجب الوجود دارند که می گویند
"هو مستور لشده ظهوره و هو مخفی لشده وجوده"
یعنی ظهور و وجود باری تعالی آن قدر آشکار و محسوس است که از شدت ظهور،
از دیدگان مخفی ماندهاست.
به راستی چرا در این سالها که از ریز و درشت حوادث گفتهایم، از تهدیدات بنیان
برافکن سخن راندهایم و فراز و نشیب های انقلاب را به روایت و تحلیل نشستهایم
و بر عبور از این طوفانها و تلاطمها بالیده و افتخار کردهایم، کمتر از تدبیر و
هوشیاری و رهبری داهیانه سکاندار نظام اسلامی در دهه دوم و سوم انقلاب
سخن به میان آوردهایم، تهدیداتی که اگر تنوع و حجم آن بیشتر از دهه اول انقلاب
نباشد، لااقل همسان و همسنگ آن است، اگر چه معتقدیم از رهبری امام راحل
و معمار این انقلاب الهی نیز به مشتی از خروار بسنده کردهایم.
چه کسی میتواند مدعی شود که در میان رهبران و روسای جمهور امروز دنیا،
فردی خداترستر و باتقواتر از رهبر ایران اسلامی میشناسد؟ کدام ناظر منصفی
تاکنون ادعا کرده که درمیان حاکمان امروز، حاکمی را می شناسد که شجاعتر
، با تدبیرتر، خلاقتر و هوشمندتر از رهبر ایران بر ملتی حکومت میکند؟ آیا میتوان
رهبری به جامعیت علمی، دینی و فقهی ایشان در دنیای اسلام پیدا کرد؟ کدام
سیاست ورزی است که توانایی او همسنگ و همسان مدیریت ایشان در بحبوحه
بحرانها و فشارها و تهدیدهاست؟ و کدام اهل سیاستی با درک صحیح از بحران های
19 ساله نظام اسلامی که از این حیث در میان حدود 200 کشور دنیا بینظیر است،
میتواند ادعا کند رهبری را میشناسد که او در عبور کشتی انقلاب از دل طوفانها
و امواج سهمگین، مدبرانهتر از او هدایت کشتی را میتوانسته بر عهده بگیرد و به
ساحل مقصود رهنمون سازد؟ کدام ملتی میتواند چونان ملت لایق ایران، رهبری را
به دنیای بشریت عرضه نماید که از حیث ساده زیستی و پرهیز از زخارف دنیوی، در
دنیای امروز به انگشت اشاره در آید؟
*خورشید در آینه خورشید
امام بخشی از این بار مسئولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید
و با تعابیری بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود: "یکی از بازوهای
پرتوان جمهوری اسلامی ... برادری آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن ...
ازجمله افراد نادری که چون خورشید روشنی میبخشد.... متعهد و مبارز در
خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست ... کسی که آوای دعوت او به
صلاح و سداد در گوش مسلمین طنین انداز است... سربازی فداکار در جبهه جنگ
و معلمی در محراب، خطیبی توانا درجمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه
انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم ... من آقای خامنهای
را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند...
ایشان از اجتهادی که لازمه ولایت فقیه میباشد، برخوردارند...
ایشان الحق شایسته رهبریاند، با بودن آقای خامنهای شما خلا ء رهبری ندارید و ... "
و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانی خود در میان مردمی
که دست بیعت به سوی ایشان دراز کرده بودند، فرمود: "ما با خدا پیمان بستهایم
راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از
هیچ یک از آرمانهایی که به وسیله امام ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد.
آرمانهایی چون پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی، حمایت از مستضعفان و
محرومان، وحدت و همبستگی دنیای اسلام، وفاداری به اصل ولایت فقیه، استقلال
و خود کفایی کشور، حرکت به سمت استعدادهای جوشان داخلی و ساختن جوانان
و اصلی شمردن مسئله فلسطین."
*چالش های پس از رهبری
جابه جایی ها در حوزه قدرت، همواره با مشکلات عدیدهای درنظامهای سیاسی
رایج همراه بوده است، اما با ژرف نگریهای امام امت(ره) و درایت و اقتدار رهبر
معظم انقلاب و حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
، این انتقال قدرت در نظام اسلامی با کمترین هزینه انجام شد.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران سیاسی، معدل عملکرد و هنر مدیریتی و
رهبری امام (ره) در برهه زمانی 67 تا 68، که آخرین سال حیات مادی ایشان
بر این کره خاکی بود را میتوان با تمام دوران مبارزه و رهبری امام(ره) مقایسه کرد
و در واقع سال 1367، سال شکوفایی و اوج هنرنمایی آن قائد عظیم الشأن بود.
در این سال، امام ضمن ترسیم خطوط کلی سیاستها و خط مشی جمهوری اسلامی
ایران در عرصههای سیاسی، فرهنگی و بین المللی، بن بستهای موجود در اداره کشور
را که جز با ید بیضایی و انگشت اشارت ایشان قابل گشودن نبود، گشود تا روند تکاملی
انقلاب را تضمین نماید. پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی، عزل منتظری از
قائم مقامی رهبری و انهدام باند مهدی هاشمی، تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی
و حذف مرجعیت از شرایط رهبری، از جمله بن بستهایی بودکه می توانست
هر انقلابی را به زانو درآورد، علاوه بر آنکه با صدور حکم قتل سلمان رشدی و گشایش
جبهه فرهنگی اسلام در برابر دنیای غرب، دعوت گورباچف و بلوک شرق به اسلام و
تاکید مجدد برصلاحیتهای آیت الله خامنهای، سیاست های کلی نهال نوپای انقلاب
را ترسیم فرمودند.
رهبر معظم انقلاب در شرایطی سکان هدایت انقلاب را به دست گرفتند که
فضای پیش روی ایشان با دوران زعامت امام (ره) بسیار متفاوت بود. امام با
مرجعیت علیالاطلاق و پشتوانه حوزه علمیه قم، مشهد و نجف و با پشتوانه پنج دهه
کار علمی، فقهی، آموزشی وپرورشی و با تشکیلاتی قوی و منسجم از روحانیون و
دانشگاهیان قدم در راه مبارزه گذاشت و در طول مبارزه علاوه بر سود جستن
از پشتوانه "مرجعیت"، از تلاشها و جانفشانیهای مریدانی چون طالقانیها، ب
هشتیها، مطهریها، خامنهایها، هاشمی رفسنجانیها، مفتحها، باهنرها،
رجاییها، سعیدیها، غفاریها، اندرزگوها، مدنیها، اشرفی اصفهانیها، دستغیبها و ...
بهره برد که این امتیاز در سالهای نخستین رهبری آیت الله خامنهای، به رغم تمامی
شایستگی های ایشان، مهیا نبود وسالها به درازا کشید تا بنمایههای عمیق علمی
و قابلیتهای شگرف فقهی ایشان به رخ مدعیان کشیدهشود.
ادامه دارد./
نوشته شده توسط : صادق
لیست کل یادداشت های این وبلاگ